امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - برای داشتن زاویه مناسب با مسائل، گاهی لازم است که قدری از آن مسئله خاص دور بشویم. آدمها بهتجربه دریافتهاند اگر کسی در بطن یک ماجرا باشد، خیلی سخت است از همانجا بتواند تحلیل درستی از اتفاقات بدهد. میخواستم از میدانهای جنگ مثال بیاورم که در آن سربازها چه میکنند و فرماندهان چه تعبیری از جنگ دارند و تاکتیکها و نقشههای جنگی را به چه صورت اجرا میکنند و.... بعد در چرخشی ناگهانی، تصمیمم عوض شد؛ چون در نگاهی دوباره فهمیدم برای اثر پیشرو که حس شوخطبعانه و طنزآمیزی دارد، نمیشود از مفهومهای زبر و خشن استفاده کرد. اثری که به قدر کافی از موضوع دور شده است؛ خیلی دور، به اندازهای که مسائل زمین را یکجا دیده است. اثری از کارتونیست آمریکایی «پت باگلی» منتشر شده است.
برای همین بهتر دیدم که از فوتبال مثال بیاورم؛ چون در این ورزش هم مثل خیلی از میدانهای دیگر، چنین چیزهایی مصداق دارد. تابهحال وسط زمین فوتبال بودهاید؟ وقتی آنجا باشید، بهتر میتوانید درک کنید چه میگویم. اول اینکه دیدتان درباره وقایع (با قدی حداکثر دو متر) آنقدر محدود میشود که گاهی اصلا متوجه اتفاقاتی که ۵۰ متر جلوتر یا عقبتر از شما میافتد، نمیشوید. دوم اینکه کارتان تنها به وسیله یک بازیکن راه نمیافتد و به آدمهای دیگری هم احتیاج دارید.
با این توصیفات، بازیکنی را تصور کنید که در میانه میدان (در هر پستی که شما دوست دارید) بازی میکند. درنظر بگیرید که آن بازیکن، بهترین بازیکن جهان هم باشد. تصور پیروزی بدون تاکتیکهای خاص و نقشههای مخصوص به بازی، چقدر محتمل است؟ احتمال اینکه تیمی بدون مربی و تاکتیک و همینطور الابختکی بازی را ببرد، آنقدر اندک است که تقریبا صفر میشود. برای همین شانس اینکه یک تیم بتواند بدون بازیکن میانی و دفاع و مهاجم و حتی دروازهبان، بازی را ببرد، زیادتر است تا اینکه بدون مربی باشد. باگلی با استناد به همین موضوع، زاویه دیدش از زمین و اتفاقات آن را آنقدر زیاد کرده است که کل تغییرات اقلیمی و بلایی را که آدمها به سر این کره آبیرنگ درآوردهاند، در یک قاب توانسته است نشان بدهد. او دست ما را گرفته است و از بالا همه اتفاقات را نشانمان میدهد.
از طوفانهایی که بهدلیل گرمایش زمین ایجاد شده است تا آتشسوزیهای وسیع جنگلها بهسبب تغییراتی که آدمها در آنها ایجاد کردهاند. از دود و دم زیادی که با تلاش آدمها برای دستیابی به منابع زمین ایجاد شده است تا ریزگردهایی که بهسبب خشکسالی ایجادشده توسط نوع بشر بهوجود آمده است و هزار نوع آفت دیگری را که انسانها بر این کره تحمیل کردهاند، در یک قاب ساده نشان داده است؛ اثری که زیاد هم لازم نیست پرجزئیات باشد و در کارتونیترین حالت ممکن هم امکان نشان دادن اتفاقات یادشده وجود دارد، ولی این تمام داستانی نیست که کارتونیست قصد دارد تعریف کند. قسمت طنزآمیز اثر در گوشه سمت چپ کادر کشیده شده است. جایی که کارتونیست، یک سفینه و دو موجود فضایی را تصویر کرده است. موجوداتی که به سبکوسیاق فیلمهای هالیوودی، آمدهاند تا به زمین حمله کنند و آن را از چنگ صاحبانش دربیاورند. ولی حالا با سفینه فضاییشان، گوشهای ایستادهاند و درحال تماشا هستند. کاغذهایی در فضا رها شده و دور ریخته شدهاند. کاغذهایی که روی آنها «نقشه حمله» نوشته شده است.
موجود فضایی سمت راستی، انگار به تماشای فیلمی آمده باشد، با چهرهای خندان به آن یکی میگوید: «با خودت ذرت بوداده نیاوردی؟» پت باگلی با سادهترین شکل طراحی، موقعیتی غمبار، فراواقعی و درعینحال خندهدار فراهم کرده است که مخاطب را بین «گریستن به حال نزار تنها خانهاش یعنی زمین» و «خندیدن به موقعیت ایجادشده» رها میکند، با این فکر که چه بلایی داریم به سر طبیعت میآوریم که دیگر برای دشمنان هم احتیاجی به حمله نیست؟ دشمنی که کافی است بنشیند و نابودی خانه را به دست صاحبخانه تماشا کند. صاحبخانههایی که تنها و گیج ایستادهاند وسط زمین فوتبال و سعی میکنند یکتنه تیم را برنده کنند.